آیا میشود جلوی جریان کشف حجاب را گرفت؟
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۷۰۹۶۷
به گزارش خبرنگار مهر، محمد بهزادی در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داد درباره نسبت حاکمیت و مردم در جلوگیری از کشف حجاب نوشت: به هر جا سر میزنیم سوالی که ذهن مسئولان و مردم مؤمن را درگیر کرده است این است: آیا میشود جلوی جریان کشف حجاب را گرفت؟
کسانی که به این سوال پاسخ مثبت میدهند و ناامید نیستند برای حل این معضل راهبردهایی پیشنهاد میدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این راهبردها برای رسیدن به هدف لازم است اما طبق مبانی اندیشهی رهبران انقلاب اسلامی اولویت اول اقدامات حاکمیتی است. اسلامی که فاقد ابزارهای حاکمیتی باشد نمیتواند مقابل پروژهی آندلسیزاسیون که ساخته و پرداختهی جبههی کفر جهانی است بایستد.
«اسلام بلاشک قلع و قمعکنندهی ظلم و استکبار است؛ لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّه. یقیناً اسلام میتواند کفر را، جبههی مقابل را شکست بدهد؛ امّا کدام اسلام قادر به این کار است؟ آن اسلامی میتواند کفر را و استکبار را و ظلم را قلعوقمع کند یا او را محدود کند یا از تجاوز و تعدّی او جلوگیری کند که دارای نظام باشد، دارای دولت باشد، دارای نیروی نظامی باشد، دارای رسانه باشد، دارای سیاست باشد، دارای اقتصاد باشد، ابزارهای فراوان در اختیار او باشد؛ اسلامی که توانسته نظامسازی کند و حکومتسازی کند، این اسلام میتواند مقاومت کند، وَالّا یک شخص ولو مسلمان برجستهای باشد، یا جریان اسلامی مثل جریانهایی که در دنیا هستند، اگر به سمت هدف حکومت پیش نروند، هیچ خطری برای استکبار ندارند؛ چون هیچ کاری از دست آنها به این صورت برنمیآید؛ نمیتوانند قلعوقمع کنند کفر و ظلم و استکبار را» بیانات رهبر انقلاب در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۹۵
حاکمیت یا مردم؟
راستی چرا حاکمیت در اسلام اینقدر اهمیت دارد؟ چرا در بین تمام فروع فقهی به ولایت امام حق بهعنوان ستون اصلی اسلام در روایات تصریحشده است؟
چرا در مقابل همهی کارهای نیک حتی جهاد در راه خدا، امربهمعروف و نهی از منکر مانند دریایی در مقابل آب دهان معرفیشده است و بالاترین نهی از منکر گفتن کلمهی حقی در مقابل امام جائر بیانشده است؟
حقیقت آن است که انسان موجودی است اجتماعی و در رفتارها و سبک زندگی تابع جریانات عظیم اجتماعی است. بهعنوانمثال انسانهایی که در جامعهی صنعتی زندگی میکنند نوعاً دارای سبک زندگی خاصی هستند. اکثر مردم برای تأمین زندگی خود صبح تا شبکار میکنند. در این جامعه زنی دارای ارزش است که در بیرون خانه مشغول کار است و زن خانهدار ارزش چندانی ندارد. نتیجهی این زندگی تضعیف نهاد خانواده، کمتر شدن جمعیت در درازمدت، کمفروغ شدن انتقال معارف به نسل آینده و کمرنگ شدن عنصر محبت و صمیمیت در جامعه است. در چنین سبک زندگیای نهادهایی مانند مهدکودک پررنگ میشود و حتی سبک غذا خوردن فست فودی در جامعه رونق میگیرد. کسانی که در این جوامع زندگی میکنند بهسختی میتوانند خود را از تاروپود نامرئی این جریانات اجتماعی خلاص کنند و درنتیجه اکثریت جامعه سبک زندگی واحدی دارند.
موضوع حجاب هم زیرمجموعهی سبک زندگی است و مانند سایر موضوعات اجتماعی، تابع جریانات اجتماعی است. نمیشود کارخانههای تولید پوشاک، لباس جلف تولید کنند، بر واردات پوشاک نظارت نشود، چادر و مانتوی باقیمت مناسب و با طراحی زیبا در بازار در دسترس نباشد، در فضای مجازی سلبریتی ها جولان دهند و با عمل خود الگوی کشف حجاب را در دل دختران ایرانی باکلاس جلوه دهند و دهها جریان عظیم اجتماعی دختران را به بیحجابی سوق بدهند؛ بعد ما انتظار داشته باشیم که با اقدامات فرهنگی یا بهوسیلهی فناوری اجتماعی امربهمعروف و نهی از منکر که هر دو در سر جای خود لازم است مسئلهی حجاب حل شود.
روشن است که بهحکم اجتماعی بودن انسان برای مبارزه با علت حقیقی باید به سراغ اصلاح جریانات اجتماعی رفت. اما چه نهادی توان اصلاح نهادهای اجتماعی را دارد؟
نهادی که میتواند جریانهای اجتماعی را هدایت کند و با نظارت بر این جریانها با استفاده از قدرت، این نهادها را تضعیف یا تقویت کند نهاد حکومت است. حاکمیت میتواند با وضع مالیات قیمت تمامشدهی لباسهای مبتذل را بالا ببرد و حتی این لباسها را غیرقابل صرفه برای تولید و فروش کند. حاکمیت میتواند با پرداخت یارانه، قیمت تمامشدهی چادر و مانتوهای پوشیده را کاهش دهد. اگر حاکمیت بهطورجدی با چند سلبریتی بی مبالات برخورد کند و جدیت نشان دهد جریان کشف حجاب مجازی متوقف میشود. اگر حاکمیت اراده نکند با کار فرهنگی صرف جریان کشف حجاب متوقف نمیشود.
راهبردی که از مجموع دستورات اسلام فهمیده میشود این است که برای دفع منکر از جامعه اولویت با این است که از حاکمیت مطالبه صورت گیرد تا با اقدامات اجتماعی جلوی افساد در ارض را بگیرد. در مرتبهی بعد با نهی از منکر فردبهفرد در جامعه و کارهای فرهنگی حجاب در ظاهر و قلب جامعه باید مستقر شود.
کد خبر 5961288 فاطمه علی آبادیمنبع: مهر
کلیدواژه: مجلس امر به معروف و نهي از منكر انقلاب اسلامی ایران کشف حجاب حجاب و عفاف عفاف و حجاب بدحجابی بی حجابی بدحجاب سازمان تبلیغات اسلامی سلبریتی سلبریتی ها اینستاگرام فاطمیه 1402 قرآن کریم انقلاب اسلامی ایران قرآن فلسفه جمهوری اسلامی ایران نشست علمی آیت الله خامنه ای فاطمه زهرا حقوق بشر معرفی کتاب انقلاب فعالیت های قرآنی سازمان دارالقرآن الکریم جریان کشف حجاب نهی از منکر سبک زندگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۷۰۹۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حجاب، مسیر مصلحت جامعه
حجاب یکی از آن عوامل و رفتارهایی است که نقش مهمی در پیشبرد اهداف جامعه اسلامی ایفا میکند. در واقع وقتی قرار است در محتوای یک جامعه عفت و پاکدامنی مطرح باشد آن وقت مسأله پوشش یک زن مسلمان مفهوم عمیقی به خود میگیرد و تبدیل به قانون میشود که طبق فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری، حجاب یک حکم شرعی و قانونی است و عمل به آن بر همگان، مسلم و واجب است. دین اسلام، پوشش را یکی از بهترین عوامل حفاظت زنان و حفظ سلامت اجتماعی میداند و در واقع حجاب، لباس مشارکت اجتماعی و آزادی زنان در جامعه است و چون زن بدحجاب، هرگز نمیتواند جلوی نگاههای آلوده و هوسانگیز مردان را بگیرد، اسلام از زنان خواسته که با رعایت پوشش اسلامی ازچشمچرانی مردان جلوگیری وازحقوق فردی و اجتماعیشان محافظت کنند. امین کشوری، کارشناس عفاف و حجاب به جامجم میگوید:«حجابی که اسلام راجع به آن حرف میزند و در آیات قرآن به آن اشاره شده است به مصلحت مردم وهمین خانوادههاست.همان دختران جوانی که میخواهند همسرانشان راحفظ کنندو پسرانی که میخواهند زن محبوبشان راازدست ندهند،بدون حفظ حجاب ورعایت حدوحدود آن این خواستههایشانعملی نمیشود.»تضاد آموزههای غربی با ارزشهای اسلامی
درجوامع غربی برای اینکه از زن، موجودی به وجود بیاورند که موردنظر خودشان و اهداف سودجویانهشان باشد، نیازدائم به مد دارند تا با درست کردن آن، چشمها، دلها و ذهنها را به همین جذابیتهای ظاهری و کوتهبینانه مشغول کنند. اما فردی که به این ظواهر وسوسهانگیز مشغول شودمجالی برای رسیدن به ارزشهای واقعی واخلاقی خواهدداشت؟امین کشوری میگوید: «آموزههای غربی به زنان میآموزد که همه ارزشهای آنها در «تن» خلاصه شده و اگر توانست اندام، ظرافتها و زیباییهایش را به بهترین شکل ممکن برای افراد جامعه به نمایش بگذارد، میتواند ایفای نقش کند. اما این نگاه، مقابل ارزشهای دینی و اسلامی است. اسلام میگوید: نقش اصلی زن در جایگاه همسری و مادری است و با حفظ این موقعیتها و رعایت حجاب که برایش امنیت میآورد میتواند در عرصه اجتماع ظاهر شود و به فعالیتهای اجتماعی، سیاسی یا حتی اقتصادی نیز بپردازد». البته اسلام هرگز نخواسته مرد از زن بهرهکشی اقتصادی کند،بلکه سخت با آن مبارزه میکند و ازنظر اسلامی، استقلال اقتصادی زن، امری مسلم و متعلق به خود اوست.
بالا رفتن سطح استانداردهای جنسی
درجوامع غربی، دردسترس بودن زنان بیحجاب ورفتارهای غیرطبیعی آنان سبب شده که مردان به تدریج ازآنها رویگردان و حتی متنفر شوند.در واقع دیدن سطح بالایی از بی بندوباری و جذابیتهای زنان برای مردان به عادت تبدیل شده، چون مردان روزانه با تعداد زیادی از زنان بی حجاب روبهرو میشوند و این تقاضای روحی،روانی و جنسی آنها را بالامیبرد وطالب سطح جدید، متنوع و بیبندوبارتر ازوضعیت موجودشان میشوند. این موضوع باعث شده تا مردان برای ارضای غریزه جنسی خود به همجنسان خود روی آورند. سردی و بیمهری مردان نیز سبب شده تا زنان نیزبه همجنسان خودروی آورندکه همجنس بازی یکی ازمشکلاتی است که تمدن غرب با آن دست و پنجه نرم میکند، اما در اسلام همه نیازها و تامین آنها باید در مسیر تعالی و سعادتمندی انسان باشد نه این که همه فکر وذکر افرادبرای تامین نیازهای جنسی که به صورت عطش جنسی درآمده،صرف شود.به گفته کشوری، آزادیهای جنسی نامشروع، موجب شده پیمان اخلاقی و زناشویی همسران و به عبارتی بنیان خانواده از بین برود و سبب به وجود آمدن پیامدهای ناگواری مانند سقط جنین، بچههای نامشروع، خشونت و تجاوز به زنان، خروج از مرز اعتدال در پرداختن به نیازهای جنسی و... شود. کم شدن و سیر نزولی جمعیت نیز یکی دیگر ازمعضلات چنین جوامعی است و هنگامی اتفاق میافتد که نسل موجود به دلایل تمایل نداشتن به تشکیل خانواده و فرزنداوری و ترویج روابط نامشروع جنسی و...تمایلی به تولید نسل جدید نداشته باشد. در اینگونه جوامع تعداد سالمندان و سالخوردگان نسبت به درصد کودکان و نوجوانان بیشتر میشود.